همان جا که دل از سوز فراغش شده بی تاب ، همان جا که زده دست به دامان زمین خوشه مهتاب ، همان وادی سوز و عطش و درد ، همان وادی شرمندگی آب ، همان وادی پاک حرم حضرت ارباب و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم...همان جا که زمینش همه نور است ، پر از شور و شعور است ، حماسه است ، غرور است ، شرمنده تر از وادی طور است و فرش حرمش از پر حور است و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم... |
درباره وب
با افتخار معلم بازنشسته سید مرتضی ناصری کرهرودی
فال روزانه
فال حافظ
لینک دوستان
ویژه اسلاید اسکین
ساعت
برچسبها وب
تاریخ : چهارشنبه 89/9/17 | 4:6 عصر | نویسنده : سیدمرتضی ناصری کرهرودی | نظرات ()